جدول جو
جدول جو

معنی مزین

مزین
آراسته، پرداخته، مرتب
متضاد: ناآراسته، تزیین شده، متحلی، برآموده
متضاد: نامتحلی، نگارین
فرهنگ واژه مترادف متضاد