جدول جو
جدول جو

معنی مزاحمت

مزاحمت
آزار، آزردن، اذیت، تزاحم، رنجه، زحمت، تصدیع، دردسر، صداع، پاپوش، گرفتاری، زحمت دادن، دردسر دادن، مصدع بودن
فرهنگ واژه مترادف متضاد