معنی مرز مرز ثغر، حد، حدود، سامان، سرحد، قلمرو، کرانه، حاشیه، لبه، هامش، خطه، ناحیه، زمین، خاک، بوزه، شرابمتضاد: متن، بوم فرهنگ واژه مترادف متضاد