معنی مرتفع مرتفع بلند، رفیع، شاهق، بلندپایه، منیف، افراشته، برافراشته، کشیدهمتضاد: پست، کوتاه، کوه، کوهپایه، رفع شده، برطرف، زایل فرهنگ واژه مترادف متضاد