جدول جو
جدول جو

معنی محافظ

محافظ
پاسبان، پاسدار، پشتیبان، حارس، حافظ، حامی، گماشته، مراقب، مستحفظ، مهیمن، نگهبان
فرهنگ واژه مترادف متضاد