معنی مثال مثال مانند، مثابه، مثل، شبیه، همانند، نمونه، امریه، دستور، حکم، فرمان، پیکره، تندیس، مجسمه، پیکر، کالبد، تصویر، تمثال، نقش، تمثیل، حکایت، داستان فرهنگ واژه مترادف متضاد