جدول جو
جدول جو

معنی متجاسر

متجاسر
جسور، خودسر، بی پروا، درازدست، سرکش، طاغی، عاصی، گردنکش، متجاوز، متعدی، متمرد، معتد، نافرمان، یاغی
متضاد: مطیع
فرهنگ واژه مترادف متضاد