معنی مالامال مالامال آکنده، انباشته، پر، سرشار، لبالب، لبریز، مشحون، ممتلی، مملو، بسیار، زیاد، کثیر، فراوانمتضاد: تهی، خالی فرهنگ واژه مترادف متضاد