جدول جو
جدول جو

معنی گروه

گروه
امت، جماعت، طایفه، طبقه، قبیله، جمع، جمعیت، جمهور، باند، توده، فرقه، جوخه، دسته، رده، رسته، فوج، عده 5، انجمن، جرگه، حلقه، زمره، سلک، ملا، سنخ، قشر، تیم، مجتمع، قافله، 10، بخش، دپارتمان
متضاد: فرد
فرهنگ واژه مترادف متضاد