جدول جو
جدول جو

معنی گرفتاری

گرفتاری
ابتلا، اسارت، حبس، قید، تعب، تنگنا، دردسر، سختی، گیر، مخمصه، اشتغال، مشغولیت، رنج، مصیبت، دلباختگی، دلدادگی، عاشقی
متضاد: آزادی، رهایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد