جدول جو
جدول جو

معنی کوک

کوک
منظم، میزان، بخیه، انتیم، سازگار، روبه راه، روشن، تحریک، خشمگین، عصبی، غضبناک، گنبد، کوکنار، کاهو، آبی، کبود
فرهنگ واژه مترادف متضاد