معنی کوک کوک منظم، میزان، بخیه، انتیم، سازگار، روبه راه، روشن، تحریک، خشمگین، عصبی، غضبناک، گنبد، کوکنار، کاهو، آبی، کبود فرهنگ واژه مترادف متضاد