معنی کامل کامل تام، تمام، جامع، درست، متکامل، مستوفا، مکمل، نیک، بی عیب، بی نقص، پر، خردمند، دانا، عالم، فاضل، جاافتاده، مسنمتضاد: ناقص فرهنگ واژه مترادف متضاد