جدول جو
جدول جو

معنی قانع

قانع
خرسند، خشنود، راضی، متقاعد، سازگار، صرفه جو، قناعت پیشه، مقنع، متقاعد، مطمئن، سیر
متضاد: ناخشنود
فرهنگ واژه مترادف متضاد