معنی فروگذاری
فروگذاری
اهمال، ترک، قصور، کوتاهی، مضایقه، مهمل گذاشتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " فروگذاری " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...