جدول جو
جدول جو

معنی فاسق

فاسق
بدپیشه، بی تقوا، بی عفاف، بی ناموس، تبهکار، رفیق، رفیقه، زناکار، فاجر، فاسد، لات، معشوق، معشوقه، نابکار، ناپارسا، نادرست، نامتقی، هرزه
متضاد: صالح
فرهنگ واژه مترادف متضاد