معنی عور
عور
برهنه، پتی، عریان، لخت، لوت، یک چشمی
متضاد: مستور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " عور " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...