معنی عبد
عبد
برده، بنده، زرخرید، عبید، غلام، نسمه، نوکر
متضاد: آزاد، حر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " عبد " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...