جدول جو
جدول جو

معنی عارض

عارض
چهر، چهره، رخ، رخسار، رو، روی، سیما، صورت، گونه، اتفاق، حادثه، دادخواه، شاکی، شکواگر، متظلم
فرهنگ واژه مترادف متضاد