جدول جو
جدول جو

معنی ظاهری

ظاهری
صوری، قشری، بیرونی، داخلی، سطحی، ظاهربین، ظاهرگرا، قشرگرا
متضاد: باطنی، 2، درونی
فرهنگ واژه مترادف متضاد