جدول جو
جدول جو

معنی طبیعی

طبیعی
اصلی، جبلی، ذاتی، فطری، نهادین، اصیل، بکر، دست نخورده، آفریده، مخلوق
متضاد: مصنوعی، ساختگی، مربوطبه طبیعت، معمولی، عادی، طبیعی دان
فرهنگ واژه مترادف متضاد