جدول جو
جدول جو

معنی ضایع

ضایع
باطل، بی فایده، بیهوده، سقط، تباه، تلف، خراب، فاسد، مخروب، نفله، هدر، هرز
متضاد: آباد
فرهنگ واژه مترادف متضاد