جدول جو
جدول جو

معنی شکل

شکل
چهره، رخسار، روی، صورت، ساخت، فرم، قالب، هیئت، هیکل، طرز، گونه، وجه، وضع، تصویر، نقش، شبه، مانند، مثل
فرهنگ واژه مترادف متضاد