معنی سهو سهو اشتباه، خبط، خطا، سقطمتضاد: صواب، سقیم، غلط، نادرست، ناصوابمتضاد: درست، صحیح، صواب، لغزش، نسیان، غفلت، فراموشی، فراموش کردن، خبط کردن، خطا کردنمتضاد: صواب فرهنگ واژه مترادف متضاد