معنی سلامت سلامت بهداشت، صحتمتضاد: بیماری، راحت، امنیتمتضاد: ناامنی، بهبود، تندرستی، شفا، عافیت، تندرست، سالممتضاد: ناخوش، بی گزند، مصون، رستگاری، فلاح، آرامش، صلح، رهایی یافتن، نجات یافتن، 01 سالم ماندن، بی گزندماندن فرهنگ واژه مترادف متضاد