جدول جو
جدول جو

معنی سلامت - جستجوی لغت در جدول جو

سلامت
تندرست، شاداب
تصویری از سلامت
تصویر سلامت
فرهنگ واژه فارسی سره
سلامت
درستی تندرستی، بهبودی، بی آکی، رهایی، رستگاری بی گزند شدن بی عیب شدن، رهایی یافتن نجات یافتن، امنیت، عافیت تندرستی، نجات رستگاری، خلاص از بیماری شفا، آرامش صلح، سالم تندرست: پدرم سلامت است. یا سلامت نفس. نیک نفسی خیر اندیشی. یا بسلامت. به هنگام خداحافظی گویند بسلامت برو. یا به سلامت بودن، سالم بودن، یا بسلامت ماندن، در امان بودن مصون ماندن، یا سرت بسلامت. بتو تسلیت میگویم. بی گزند شدن و بی عیب گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
سلامت
((سَ مَ))
بی عیب شدن، رهایی یافتن، امنیت، تندرستی، نجات، رستگاری، خالص از بیماری، شفا
تصویری از سلامت
تصویر سلامت
فرهنگ فارسی معین
سلامت
تندرستی. در فارسی یای مصدری اضافه می کنند و سلامتی می گویند که فصیح نیست، پاکی و رهایی از عیب و آفت، بی عیبی، بی گزند شدن، از عیب و آفت رهایی یافتن، مقابل ملامت، در تصوف حفظ و رعایت رسوم
فرهنگ فارسی عمید
سلامت
Soundness
تصویری از سلامت
تصویر سلامت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سلامت
прочность
دیکشنری فارسی به روسی
سلامت
Solidität
دیکشنری فارسی به آلمانی
سلامت
міцність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سلامت
solidność
دیکشنری فارسی به لهستانی
سلامت
健全性
دیکشنری فارسی به چینی
سلامت
solidez
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سلامت
solidità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سلامت
solidez
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سلامت
solidité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سلامت
degelijkheid
دیکشنری فارسی به هلندی
سلامت
सुदृढ़ता
دیکشنری فارسی به هندی
سلامت
keteguhan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سلامت
سلامةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
سلامت
건전함
دیکشنری فارسی به کره ای
سلامت
בְּרִיאוּת
دیکشنری فارسی به عبری
سلامت
健全さ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سلامت
sağlamlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سلامت
usalama
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سلامت
ความมั่นคง
دیکشنری فارسی به تایلندی
سلامت
স্থিতিশীলতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
سلامت
صحت
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
تندرستی، بهزیستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سلامتی
تصویر سلامتی
Health, Healthiness, Wellness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
здоровье , благополучие
دیکشنری فارسی به روسی
Gesundheit, Wohlbefinden
دیکشنری فارسی به آلمانی
здоров'я , добробут
دیکشنری فارسی به اوکراینی
saúde, saudabilidade, bem-estar
دیکشنری فارسی به پرتغالی