معنی سکون سکون ایستایی، توقف، ثبات، خموشی، رکود، فترت، وقفهمتضاد: تحرک، آرام، آرامش، آسایش، قرار، آرمیدن، قراریافتن فرهنگ واژه مترادف متضاد