جدول جو
جدول جو

معنی سست

سست
بی اساس، بی بنیان، بی پایه
متضاد: متقن، موثق، ضعیف، کاسد، تنبل، چلمن، کاهل، وارفته، بی حال، راجل، شل، کسل، کند، ناتوان، ول
متضاد: سخت، سفت، نرم، متزلزل، ناپایدار، نااستوار، بی ثبات
متضاد: استوار، لخت، بی معنی، بیهوده، نامفهوم، بی مفه
فرهنگ واژه مترادف متضاد