معنی سرگین
سرگین
پشک، پشکل، پهن، تپاله، غایط، فضله، گه، مدفوع
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " سرگین " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...