جدول جو
جدول جو

معنی سرگردان

سرگردان
آواره، دربه در، ولو، ویلان، بی خانمان، حیران، سرگشته، گیج، متحیر، مضطرب، واله، بلاتکلیف، سلندر
فرهنگ واژه مترادف متضاد