جدول جو
جدول جو

معنی سرد

سرد
بارد، خنک، یخ
متضاد: گرم، بی روح، خشک، بی میل، سردمزاج
متضاد: مشتاق، بی احساس، بی عاطفه، بی تحرک، ناپویا، بی مزه، خنک، گرانجان، نچسب، نگد، بیگانه خو
فرهنگ واژه مترادف متضاد