معنی سایل سایل فقیر، گدا، متکدی، ونگ، دریوزه، مفلسمتضاد: بی نیاز، غنی، پرسشگر، پرسندهمتضاد: جواب گو، مجیب، پاسخ ده، جاری، روان، سیلان کننده فرهنگ واژه مترادف متضاد