معنی ژنده
ژنده
پاره، پاره پوره، پوسیده، خرقه، خلق، غاز، فرسوده، کهنه، مندرس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " ژنده " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...