جدول جو
جدول جو

معنی رمیدن

رمیدن
دورشدن، رمش، رم کردن، فرار کردن، گریختن، گریزان شدن، استیحاش، ترسیدن، وحشت کردن، احتراز کردن، دوری گزیدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد