جدول جو
جدول جو

معنی رحلت

رحلت
حرکت، درگذشت، فوت، مردن، مرگ، موت، نزع، وفات، حرکت، سفر، کوچ، کوچیدن، مهاجرت، نهوض
متضاد: ولادت، توقف، حضر
فرهنگ واژه مترادف متضاد