معنی راد راد جوانمرد، حر، فتا، باهمت، بخشنده، سخی، دلاور، دلیر، شجاع، حکیم، خردمند، دانشمند، فاضلمتضاد: ناجوانمرد فرهنگ واژه مترادف متضاد