معنی ذابل
ذابل
پژمرده، پلاسیده، خشکیده، ضعیف، لاغر، نزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " ذابل " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...