جدول جو
جدول جو

معنی دخیل

دخیل
ذیمدخل، موثر، نقش پرداز 2، پناهنده، شفیع طلب، پناه بردن، ملتجی شدن، بیگانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد