جدول جو
جدول جو

معنی خیره

خیره
پررو، سرکش، گستاخ، لجوج، پریشان خاطر، حیران، سرگشته، شگفت زده، مبهوت، متحیر، متعجب، ترسان، متوحش، ابله، احمق، نادان
متضاد: دانا، باطل، بیهوده، عبث، هرز، تاریک، تیره، مظلم
متضاد: روشن
فرهنگ واژه مترادف متضاد