جدول جو
جدول جو

معنی خواندن

خواندن
تلاوت، قرائت، تلاوت کردن، قرائت کردن، مطالعه کردن
متضاد: نوشتن، کتابت، فرا خواندن، نامیدن، نامگذاری کردن، آواز خواندن، نغمه سرایی کردن، نغمه گری کردن، زمزمه کردن، درس خواندن، تحصیل کردن، آموختن، یاد گرفتن، طلبیدن، د
فرهنگ واژه مترادف متضاد