معنی خست
خست
امساک، بخل، پستی، خساست، زفتی، فرومایگی، لئامت
متضاد: کرم، بخشش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
⚡ جستجوی واژه " خست " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...