جدول جو
جدول جو

معنی خانی

خانی
امارت، امیری، پادشاهی، مربوط ومنسوب به خان، چشمه، قنات، برکه، حوض، تالاب، باتلاق، مرداب، زرخالص، طلای ناب، زر ناب
فرهنگ واژه مترادف متضاد