جدول جو
جدول جو

معنی حفظ

حفظ
صیانت، محارست، محافظت، نگهداری، پشتیبانی، حمایت، ازبر کردن، به خاطر سپردن
متضاد: فراموش کردن، ذهول، بر، به خاطرسپاری، ضبط، پاس، یاد، ذهن، خاطر، حافظه
فرهنگ واژه مترادف متضاد