جدول جو
جدول جو

معنی حسیب

حسیب
کافی، محاسب، والا گهر
متضاد: بدنژاد، بزرگ منش، بزرگوار، فاضل، باکمال، دادوستد، معامله، شمار، شماره
فرهنگ واژه مترادف متضاد