جدول جو
جدول جو

معنی حرقت

حرقت
سوختگی، سوز، سوزش، سوختن، حرارت، دما، گرمی
متضاد: سرما، شوروشوق، عشق وعلاقه
فرهنگ واژه مترادف متضاد