جدول جو
جدول جو

معنی حامی

حامی
پشتیوان، پشتیبان، طرفدار، کمک، مجیر، مددکار، معین، هوادار، هواخواه، یار، یاریگر، یاور، پارتی
متضاد: مخالف، منسوب به حام، فرزندان حام
فرهنگ واژه مترادف متضاد