معنی حادث حادث تازه، جدید، نومتضاد: قدیم، اتفاق، پیشامد، واقع، وقوع، آفریدهمتضاد: آفریدگار، مخلوقمتضاد: خالق فرهنگ واژه مترادف متضاد