جدول جو
جدول جو

معنی چسبیدن

چسبیدن
پیوستن، متصل شدن، محکم گرفتن، التصاق، محکم شدن، تمسک، مشغول شدن، سرگرم شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد