جدول جو
جدول جو

معنی جار

جار
بانگ، داد، صدا، صلا، صوت، فریاد، ندا، مجاور، همسایه، چلچراغ، نگهبان، هم سوگند، هم قسم
فرهنگ واژه مترادف متضاد