معنی تورع تورع پارسایی، پرهیزگاری، پرواپیشگی، تقواپیشگی، تدین، تقوا، زهد، ورعمتضاد: ناپارسایی، پارسا بودن، پرهیختن، پرهیز کردن، تقوا پیشه کردن فرهنگ واژه مترادف متضاد