معنی تنها تنها عزب، مجردمتضاد: متاهل، خانه دار، تک، فرد، فرید، منفرد، وحید، یکه، یگانه، فقط، لاغیر، منحصراً، بی همتا، طاق، مفرد، واحد، یک تنه، خلوت گزین، خلوت نشین فرهنگ واژه مترادف متضاد